حکایت سینماگری که «مدیر» شد/ سینما همیشه درگیر «تعارض منافع» است
محمد مهدی حیدریان که او را یکی از ریلگذاران سینمای ایران در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب و مشخصاً دهه کلیدی ۶۰ میدانند، هنوز و پس از گذشت ۴ دهه حضوری تعیینکننده در سینمای ایران دارد. چه زمانی که عهدهدار هدایت سازمان سینمایی پس از جدایی حجتالله ایوبی شد و چه امروز که به جهت اجرایی شدن قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، کرسی ریاست این سازمان را به حسین انتظامی واگذار کرده و خود در مقام مشاور وزیر ارشاد فعالیت میکند.
برای گفتگو با چهرهای که برخی او را جعبه سیاه تحولات سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب توصیف میکنند، به محل کارش در فرهنگستان هنر رفتیم؛ نهادی که مدتها در کارگروه تخصصی سینمای آن حضور داشته و به تازگی هم حکم ریاست این کارگروه را دریافت کرده است.
بخش نخست گفتگوی صریح خبرگزاری مهر با محمدمهدی حیدریان با تمرکز بر دیدگاههای او درباره جایگاه هنر هفتم در دنیای امروز و نیز روایت سالهای ورودش به میدان سیاستگذاری و مدیریت کلان سینما را در ادامه میخوانید؛
* در میان اهالی رسانه مشهور است که بهرغم حضور پررنگ در جریان سینمای ایران در چهار دهه گذشته، بهسختی میتوان با محمدمهدی حیدریان یک گفتگوی چالشی و پرتیتر داشت. به تعبیر سادهتر شهرت شما در پاسخهای دیپلماتیک و چندپهلو به سؤالات صریح است و به همین دلیل هم کمتر جنجال و حاشیهای به همراه دارد. این محصول یک رویکرد و منش شخصی است یا دلایل دیگری دارد؟
اگر این قضاوت را بپذیریم و مبنای صحبت قرار دهیم، بخشی از آن طبیعتاً میتواند حاصل خلقوخوی فردی باشد، اما شخصاً هم معتقدم در گفتگوها اولاً باید منطق میان دو طرف حاکم باشد و ثانیاً اصل و جوهره بحث باید اصل موضوع باشد و نه حواشی آن. یعنی اگر قرار است درباره «سینما» صحبت کنیم، باید مشخصاً درباره سینما صحبت کنیم نه موضوعات حاشیهای همچون منافع افراد مختلف که آن هم میتواند ریشه در تمایلات افراد مختلف داشته باشد. تلاش کردهام هیچگاه در این فضا خودم را تعریف نکنم و بیشتر به «سینما» و رویکردهای کلان آن وفادار بمانم.
به همین دلیل هم غالباً پرهیز میکنم از ورود به بحثهایی که سرانجامی غیر از این هدف داشته باشد. معنای این پرهیز هم دوری از چالش نیست، حتماً وارد مباحث چالشی هم میشوم ولی تا جایی که بهاصطلاح «در موضوع» باشد. کمااینکه تا امروز هم بحثهای چالشی با افرادی که دیدگاههای متفاوتی دارند، حتی در تلویزیون داشتهام اما از جایی که احساس کردم «سینما» دارد به پای مباحث ما قربانی میشود، از ادامه پرهیز کردهام. امیدوارم این گفتگو هم شاهدی بر این رویکرد باشد.
* انشالله که همینطور باشد. اشارهای داشتید به «منافع افراد» و این اشاره من را یاد اظهارنظری از منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما انداخت که در توصیف شرایط سینما نقل به مضمون میگفتند «سینمای ایران امروز گرفتار تعارض منافع شده است» معتقد هم بودند که این تعارض میان منافع آدمهای تأثیرگذار، در تحولات سینمای ایران تعیینکننده است. شما این ارزیابی را درباره وضعیت امروز ایران مطابق واقعیت میدانید؟
از نگاه خودم این اظهارنظر دوست خوبم جناب شاهسواری را اینگونه تکمیل میکنم که سینما همیشه درگیر تعارض منافع بوده است. زمانی این منافع شکل حیثیتی، آبرویی و غیرمادی داشت و بهشدت طرفین در تلاش برای کسب جایگاه بهتر و شهرت و مقبولیت بیشتر بودند. این شرایط مربوط به زمانی است که هنوز بحث اقتصاد در سینما جدی نبود. سرمایه بسیار «خشن» است و با خود خشونت به همراه میآورد.
در سالهای اخیر سینمای ایران با جهش در منحنی اقتصاد، هم در حال بالا رفتن است و هم «انا رجل» گفتن. وقتی حرکت ما در این نمودار باشد، طبیعتاً چالشها خشنتر و بهتبع تعارضها هم جدیتر میشود.
* و نقش دولت در میانه این تعارضها چیست؟
نقش دولت هم در این تعارضها و هم در هرگونه تعارض دیگری ایجاد تعادل و جلوگیری از غلبه بهناحق و حتی یکسویه است. این یکسویه بودن بهخصوص گاهی میتواند در طول زمان و بهگونهای اتفاق بیفتد که ناحق بودنش چندان جلوهای هم نداشته باشد اما هست، حتی اگر چهره و ظاهرش گواهی به این ناحق بودن ندهد. دولت باید در این شرایط از سینما مراقبت کند.
مهمترین وظیفه دولت این است که سینما را بهعنوان رسانه غالب قرن، به رسمیت بشناسد و اهمیت آن را در بخشهای دیگر حاکمیت نیز جا بیندازد. دولت مدام باید منزلت سینما را یادآوری کند و اجازه ندهد که سینما قربانی یا دستمایه تعارضات از هر جنسی، شود. ما در سینما آدمهای موفق اقتصادی، آدمهای مطرح اجتماعی و حرفهایها را نیاز داریم چرا که سینمای موفق بدون اینها نمیتواند شکل بگیرد، اما از آنجایی که هر کدام از اینها در دل خود انحصار را طلب میکنند، تعارضات بهصورت ناخواسته شکل میگیرد و دولت باید با هوشیاری در این شرایط از سینما محافظت کند.
* پس دولت هم باید بهدنبال منفعتی باشد؟
حتماً. اساساً دولت از ابتدا منفعت مشخصی دارد. در دورههایی که بنده بهصورت مستقیم در سینما مسئولیت داشتهام، همواره تعریفمان از این منفعت این بوده است که باید در این بحبوحه سروری و پیشروی صنعت و هنر تصویر در دنیا، باید زمینه و مقدمات سهمخواهی کشور خود را مهیا کنیم.
سینما میتواند زمینهساز توفیقات اقتصادی و سیاسی ما در جهان هم باشد. میتواند زمینهساز برقراری امنیت در
mehrnews.com/news/4578536
- ۹۸/۰۱/۱۳